به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط وزارت آموزش و پرورش، « سارا کاظم زاده »، معلم منتخب جلوههای ویژه معلمی استان آذربایجان غربی در سال 1401 است. ساکن ارومیه و دارای 29 سال سابقه تدریس است. به همین مناسبت با وی مصاحبهای ترتیب داده شد که در زیر میتوانید مطالعه نمایید:
در خصوصفعالیت ویژهای که تاکنون انجام داداید توضیح دهید؟
فعالیت ویژهای که طی این 29 سال همیشه در ذهنم هست همراهی یک دانش آموز نابینایم در درسهایش بود. کتاب این دانش آموزم به خط بریل بود و کمی ارتباط بین او، سایر همسالانش و حتی من معلم سخت بود. یادم هست بعد از چند جلسه بغض دانش آموزم از اینکه نمیتوانند با بچههای بینا درس بخواند کلافهام کرده بود. در دلم میگفتم من چرا نباید بتوانم کاری بکنم. شیوه تدریس من طی این چند سال، پرسش و پاسخ است. دقیق نمیدانم از تلویزیون شنیدم یا از همکارانم یا لطف و الهام خداوندی بود که متوجه شدم قدرت شنوایی دانش آموزان نابینا خیلی زیاد است. خوب ! این جرقه کمک حالم شد. شیوه تدریس من هم پرسش و پاسخ است، فقط باید کمی، مدیریت سوال میکردم مثلاً سوالها را باید به ترتیب و براساس رویدادهای کتاب از بچهها میپرسیدم و همچنین لااقل باید هر سوال را 2 بار میپرسیدم تا دانش آموز نابینایم کل درس را از طریق پرسش و پاسخ میشنید و ضمن درک راحتر درس، در ذهنش نگه میداشت. هنوز برق امید در چشمان خاموش او، روشنی بخش زندگیام است.
در طی این سالهای تدریس مهمترین افتخارم، تعهد کاریام بوده است. البته طی این سالها، در سطح مدرسه به عنوان معلم نمونه مورد تقدیر قرار میگرفتم که امسال با اصرار مدرسه و خانواده درجلوههای ویژه معلمی شرکت کردم و به لطف خداوند در سطح استان به عنوان معلم نمونه معرفی شدم.
فعالیت ویژهای که به دلیل آن معلم منتخب استانی شده؟
مستندات جلوههای ویژه معلمی در 7 شاخص بروزرسانی علمی، فعالیتهای گروهی و تعاملی با همکاران فیلمهای تدریس، تولید محتوا، نحوه ارزشیابی، نحوه ارائه تکالیف و فعالیتهای خود جوش ارزیابی میشد. من در هر 7 حوزه مستندات لازم را در سامانه بارگذاری کردم اما به نظر خودم شاید فعالیتهای خود جوشم دلیل انتخابم به عنوان معلم نمونه استان باشد، الله اعلم.
تعهد به پیگیری یادگیری دانش آموزان در هر شرایطی و ایجاد امکان ارتباط تلفنی با دانش آموز در صورت نداشتن نت، ارتباط عاطفی و صمیمی با دانش آموزانم، کمک به درمان دانش آموز بیبضاعتم وتعهد به تعامل و پرسش و پاسخ با آیتم گفتگوی صوتی از جمله جلوههایی است که به نظرم در انتخابم به عنوان معلم نمونه اثرگذار بوده است.
توصیهها و انتقال تجربیات معلمی خود برای معلمان جوان بیان نمائید؟
چند سالی هست که پذیرای دانشجومعلمان در کلاس درسم هست. الحمدالله جوانان با استعداد و خلاقی جذب بدنه آموزش و پرورش میشوند. در حین و بعد از تدریس سعی میکنم هم کلامشان شوم. دغدغههایشان را بشنوم و با سعه صدر درک شان کنم. تا جایی که میتوانم از توصیه کردن پرهیز میکنم. اگر قرار است تجربهای را برایشان مطرح کنم، سعی میکنم مشابه آن تجربه را در کلاس تداعی کنم تا آنها با دیدن نتیجه تجربه، انتخابگر تجربه باشند نه با کلام و توصیه من.
اما برای معلمان جوانی که این متن را میخوانند توصیه میکنم، توصیه نکنند عملکنند. مثلاً اگر قرار است به بچهها نماز یاد بدهند در هر بزنگاهی خود را مقید به حفظ نماز اول وقت کنند.
توصیههای خود به مسئولان آموزش و پرورش در حوزههای آموزشی، تربیتی، اجرایی را بیان نمائید؟
در تصمیمگیریها از بالا به پایین عمل نکنند. دور شدن از کلاس درس گاهی انسان را از مشقات و سختیهای این شغل غافل میکند و در نتیجه گاهی تصمیماتی اتخاذ میشود که برای صادر کننده تصمیم خیلی ساده به نظر میرسد ولی در مقام عمل و در شرایط کلاس بسیار پیچیده میشود.
چگونه می توان سایر معلمان را به انجام فعالیت های فوق برنامه و خداپسندانه ترغیب کرد؟
اهمیت فضای مجازی و تأثیری که بر زندگی بشر می گذارد بر کسی پوشیده نیست و همه معلمان هم در این فضا حضور دارند. یکی از کارهای انسان دوستانه که میتواند در این فضا تقویت شود نیکوکاری و کارهای خداپسندانه است و نتایج خوب استفاده از این فضا برای احیای کارهای خداپسندانه در امر آموزش و پرورش هم قابل مشاهده هستند و معلمان در جهت آموزش و پرورش دانشآموزان همیشه در این فضا تبادل نظر میکنند و خودم در گروههای مجازی خودمان شاهد کمکهای انسان دوستانه همکارانم به دانشآموزان نیازمند بودهام که هم از نظر مادی هم از نظر معنوی این کارها صورت گرفته است.
فعالیت معلمان در حوزههای اجتماعی چه تاثیری در قضاوت جامعه در مورد معلمان دارد؟
برای انجام هر فعالیت اجتماعی که باعث پویش و حرکت شود نیاز به حمایت و همچنین انسجام است. معلمان در حوزههای مختلف اجتماعی فعالیت می کنند؛ از ساخت مدرسه گرفته تا خیر آموزشی. از فعالیت در زمینه آزادی زندانیان غیرعمد گرفته تا حمایت از ایتام؛ اما حلقه گم شده تاثیرگذاری این فعالیتها بر جامعه عدم انسجام و عدم حمایت رسانه است. اگر رسانهها مخصوصا صداوسیما در برنامههای پرمخاطب به انعکاس گسترده این فعالیتها بپردازند مسلماً تحولی شگرف در نگاه جامعه به حوزه آموزش و پرورش خواهیم بود. متاسفانه چیزی که اکنون شاهد آن در رسانهها هستیم نگاه دسته چندم به معلم و دانش آموز و حوزه آموزش و پرورش است و رسانهها فقط اخبار منفی آموزش و پرورش را منتشر میکنند که فایدهای جز نفرت بین جامعه و معلم ندارد و در نتیجه هزاران حرکت اجتماعی خداپسندانه معلمان هیچگاه دیده نمیشود.
شناخت و نگاه جامعه نسبت به معلمان چگونه است؟
قضاوت جامعه نسبت به معلمان از نوع نگاه مسئولین بالادستی نشأت میگیرد. اگر مسئولان ما به نهاد تعلیم و تربیت نگاه ابزاری نداشته باشند و معلم و دانش آموز را محور توسعه بدانند خود به خود جامعه هم قضاوت درست و منطقی نسبت به معلمان جامعه خواهد داشت و این قضاوت مثبت جامعه باعث فعالیت بیشتر معلمان در حوزههای اجتماعی خواهد شد یعنی در جامعه باید نهاد تعلیم و تربیت به عنوان زیربنای توسعه در بین همه سیاستگذاران در اولویت اول باشد.
در نظامهای آموزشی موفق دنیا شاهد هستیم که میگویند اگر خواهان توسعه هستیم باید انسان را به عنوان اساس توسعه، آموزش و تربیت نماییم و تربیت انسان نیازمند مجموعهای از معلمان مسلط و کاربلد است، تا زمانی که جامعه ما نگاه کارمندی به معلم داشته باشد نمیتوان از آموزش و پرورش انتظار داشت که انسانی کارآمد به جامعه تحویل دهد و متاسفانه نگاه سنتی به معلم سبب شده است تا نه تنها حمایتهای مادی و معنوی از این قشر صورت نگیرد بلکه در عمل حقوق مادی و معنوی آنان از کارمندان سایر وزارتخانهها نیز پایینتر باشد در جامعه ما متاسفانه مسئولان ما،آموزش و پرورش را نیاز قلمداد نمیکند و خلاصه کلام آنکه امروزه آینده هر جامعهای با معلم گره خورده است اگر خواهان توسعه هستیم باید آموزش و پرورش و معلم و دانشآموز در اولویت قرار بگیرد.
تاثیر فعالیتهایتان بر جامعه دانش آموزی را چطور ارزیابی می کنید؟
زمانی که می بینم دانشآموزانم به عنوان یک فرد مفید در فعالیتهای مختلف در جامعه ایفای نقش میکنند؛ مثلاً وقتی میبینم دانشآموزانم در رشتههای مورد علاقه شان در دانشگاه پذیرفته میشوند و یا زمانی که می بینم دانشآموزان دیروزم، امروز به عنوان همکار در کنارم معلمی میکنند و یا دانش آموزی که به عنوان مادر در خانواده نقش آفرینی میکند، حس خوشایندی از تاثیر گذاریم دارم.
خاطره، تجربه و یا هر نکته که مایل به مطرح کردن آن هستید؟
خاطرهای که هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشود مربوط میشود به 10 سال قبل. دانش آموزی داشتم که معلول جسمی حرکتی بود ودر عین حال بسیارکوشا. مادرش هم مادر بسیار مهربان و فداکار بود ولی نمیتوانست دخترش را به مدرسه بیاورد. از من خواست که من به خانه اش بروم. با وجود اینکه بچه های خودم کوچک بودند و نیاز به رسیدگی داشتند، لحظه ای در ذهنم جواب منفی تداعی نشد. یک ترم به منزلش میرفتم و سعی میکردم ضمن آموزش درس، امید را که تنها سرمایه زندگیاش بود، بیشتر بیشتر کنم. وقتی دانش آموزم و مادرش حضور من را در خانه شان میدیدند بوضوح حس میکردم تلاش شان بیشتر میشود. بعضی وقتها ازمسئولیتی که قبول کرده بودم پشیمان میشدم؛ بچههای کوچکم، خستگی رفت وآمد و … . اما شوق امیدی که در دل این دختر و مادرش از حضور من در خانهشان ایجاد میشد، مرا مصمم برای ادامه این مسیر میکرد. الحمدالله این دانش آموز در امتحان پایانی نمره خوبی گرفت و تماس تلفنی او و مادرش هنوز که هنوز است برایم حس خوشایندی ایجاد میکند.
نکاتی که باید به آن تأکید کنم این است که اگر میخواهیم پیشرفت کنیم و سعادتمند باشیم باید در جهت تربیت معلمان متعهد و با وجدان بکوشیم و این در گرو توجه به دانشگاه فرهنگیان است که معلمان از این طریق باید وارد عرصه تعلیم و تربیت شوند. یک معلم باید بداند که امانتدار است و دانش آموز امانتی است که در اختیار اوست و باید سعی کند امانتدار خوبی باشد. خود را به علم روز مجهز کند و فقط به داشتههای قبلی خود اکتفا نکند. باطنی صادق و ظاهری آراسته داشته باشد. با خلوص نیت خدمت کند و حدالامکان از طرز فکر و استعداد دانش آموز خود آگاه باشد. به شغل معلمی افتخار کند وکار معلمی را با نیت قرب الهی انجام دهد و از کار خود لذت ببرد.