به گزارش مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش، همانند یک روشنی محض تاریکی را میشکافت و به سانِ مهتاب در آبادی میدرخشید. او خودِ نور بود و از سیره پیامبران. او هدیهی متبرک خدا بود برای دانشآموزان روستایی بر روی زمین. آقا معلم با محبت و صفایی که در سینه داشت آمده بود تا چراغ علماندوزی را در روستاهای دوردست، کمبرخوردار و صعبالعبور برای فرزندانی که عاشقانه دوستشان میداشت، روشن نگه دارد.
آقای تنوره در خلوت تنهاییهایی خویش، زمانی که با صاحب زمین و آسمان در پای سجادهی عطرآگیناش راز و نیاز میکرد از خالق بخشاینده میخواست تا شیرینی آموزش در روستا را از او نگیرد و خداوند رحمان نیز دعای آقا معلم را اجابت کرد و آقای تنورهی مهربان و باعطوفت تا آخرین سالهای بازنشستگی در روستاهای محروم استان کهگیلویه و بویر احمد و در کلاسهایی ساده و صمیمی در ذهن و روح دختران و پسرانمان دانش، شعور و آگاهی دمید.
آقا معلم؛ پیکرش را برای آموزش به دانشگاه علوم پزشکی اهدا کرد
منصور تنوره، معلم فداکار استان جنوب غربی کشورمان امروز فرزندان زیادی دارد. فرزندانی که در انسانیت، آزادمردی، فداکاری، علماندوزی و نوعدوستی به آقا معلم اقتدا میکنند و نگاه آقا معلم که در گسترهی خاطرات کودکیشان نقش میبندد، پردهای درخشان از اشکِ دلتنگی لحظههاشان را مرطوب میسازد.
آقا معلم به قدری به انجام رسالت معلمی تعهد داشت که میخواست حتی در زمان مرگ نیز آموزش را استمرار بخشد و تنها راه وفاداری بر عهدی که برای تعلیم و تربیت دانشآموزان با خدای خود بسته بود اهدای پیکرش برای مقاصد آموزشی به دانشکده علوم پزشکی بود چرا که باور داشت نجات جان انسانها در گروی آموزش صحیح و تربیت پزشکانی است که از جزئیات آناتومیک کالبد انسان آگاه باشند.
آقای تنوره میدانست که با اهدای پیکر بیجانش به دانشگاه علوم پزشکی باز هم میتواند معلمی کند و سهم شگرفی در آموزش پزشکان کشورمان داشته باشد. از این رو چنین تصمیم مهمی را گرفت و وصیت کرد که پیکرش پس از مرگ به دانشگاه علوم پزشکی اهواز اهدا شود تا فرآیند یاددهی را حتی در زمانی که روحش به آسمان پرکشیده بر روی زمین ادامه دهد.
علاقه زیاد آقا معلم به کلاسهای درس و مدارس روستایی
محمدطلا تنوره برادر آقا معلم گفت: آقا منصور علاقهی بیپایانی به آموزش دانشآموزان، کلاسهای درس و مدارس روستایی داشت و به سهم خویش برای ارتقای تعلیم و تربیت از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. او اعتقاد داشت که فرآیند تعلیم باید به همراه تربیت باشد از این رو با خط خوشی که داشت بر روی کاغذهای سپید شعارهای تربیتی مینوشت و بر دیوارهای مدرسه نصب میکرد تا به دانشآموز پندهای سازنده بدهد.
او گفت: برادر مرحومم برای پدران و مادران احترام زیادی قائل بود و همواره به شاگردانش توصیه میکرد که باید پدران و مادرانشان را تکریم و احترام کنند و حتی یک بار خودش با پساندازی که از حقوق معلمی اندوخته بود، هزینه زیارت تعدادی از پدران و مادران کهنسالی که آرزوی سفر به مشهد مقدس را داشتند تقبل کرد و آنان را به حرم امام رضا (ع) فرستاد.
تنوره با بیان اینکه آقا معلم در دوسال آخر حیاتش با بیماری سرطان دستوپنجه نرم میکرد، گفت: روحیه آقا منصور در زمان بیماری ستودنی بود و در زمانی که مراحل درمانی را سپری میکرد این فکر در ذهنش ایجاد شد که پس از مرگ پیکرش را اهدا کند.
او افزود: در ماههای آخر از همه حلالیت گرفت و درباره اهدای پیکرش به فرزندانش سفارشهای لازم را کرد. وی 5 پسر و 5 دختر دارد که همه تحصیل کرده و ساکن شهرستان بهبهان هستند. یکی از فرزندانشان نیز پزشک هستند و در حال حاضر در مناطق محروم جنوب استان خوزستان به بیماران خدمت میکند.
آقا معلم در صبحی غمانگیز در اولین روزهای بهار و در میان فروردینی زیبا که هوا انباشته از عطر شکوفههای رنگبهرنگ بود به سوی آسمان پر کشید. گویی شکوفههای بهاری با عطری محسور کننده به استقبال از معلمی آمده بودند که با همه آنچه که در جسم و جانش داشت، به انسانها مهر و عشق میورزید.
پیکر آقای تنوره پس از یک تشییع با شکوه بر شانههای عاشقان و دوستدارانش در منطقه رودتلخی شهرستان بهبهان و به جای آوردن نماز میت، به دانشکده علوم پزشکی اهواز تحویل داده شد. جسمِ پاک آقا معلم پس از سی سال خدمت به علم و آموزش کشور و در حالی که فرآیند آموزش بر روی آن پایان یافته بود، امروز در خاک آرام گرفته است.